آیا راننده افسانهای فرمول یک به خط پایان رسیده است؟
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۸۰۱۴۹
خیلیها در دنیای فرمول یک به این نتیجه رسیدند که لوئیس همیلتون یک افسانه پایان یافته است. آیا در واقعیت هم همینطور است؟ - اخبار ورزشی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، لوئیس همیلتون با کسب هفت قهرمانی فرمول یک در مسیر اسطوره شدن قرار گرفته بود اما سه قهرمانی متوالی ماکس فرستاپن راننده جوان ردبول اتریش در سه فصل اخیر مانع تحقق رویای راننده انگلیسی مرسدس بنز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرندپری قطر برای لوئیس همیلتون پیش از نخستین پیچ به پایان رسید. قهرمان باتجربه مسیر خود را خیلی تهاجمی تنگ کرد و با ماشین دیگر همتیمی خود یعنی جورج راسل برخورد کرد، اگرچه او باید متوجه میشد که ماکس فرستاپن نیز در کنار است. با توجه به مسیری که لوئیس انتخاب کرد، دیگر امکان عبور سه خودرو از یکدیگر وجود نداشت. این اشتباه منجر به عواقب وحشتناکی برای ماشین همیلتون شد. ماشین، خود را در سنگریزه دفن کرد و راننده انگلیسی مجبور شد با پای پیاده برگردد. این نهمین دور متوالی است که در آن همیلتون هر چیزی به نظر میرسد، جز پرطرفدارترین راننده در فرمول یک.
آخرین باری که لوئیس واقعاً خوب کار کرد در گرندپری کانادا بود. راننده مرسدس بنز به مقام دوم رسید و در این مسابقه اگرچه به فرناندو آلونسو باخت اما در جمع سه نفر برتر باقی ماند. لوئیس همیلتون یکی از بااستعدادترین رانندگان تاریخ فرمول یک است اما حتی میتواند بزرگترین راننده افول کرده این سالها لقب بگیرد. این مرد بریتانیایی در حال حاضر 38 سال سن دارد، او دومین راننده مسن فصل جاری فرمول یک پس از فرناندو آلونسو است. آیا قهرمان هفت دوره این رقابتها دوران اوج خود را پشتسر گذاشته و رو به افول است؟ این ممکن است اما برای گرفتن چنین نتیجهای خیلی زود است.
مرسدس هنوز موفق نشده خودرویی بسازد که بتواند در هر مسابقه برای سکوها بجنگد. شاید همیلتون سعی دارد از بالای سرش بپرد و به چیزی برسد که ماشینش اجازه نمیدهد. همیلتون اخیراٌ اعتراف کرد که در مسابقات مقدماتی عملکرد متوسطی داشته و باید در این زمینه پیشرفت کند اما در عین حال باید در نظر گرفت که راسل یکی از ستارگان اصلی در حال ظهور فرمول یک است. جورج یک راننده عالی است، بنابراین جای تعجب نیست که لوئیس گاهی اوقات از او پایینتر است. همه دورههای بدی دارند. پرسش این است که آیا همیلتون میتواند با فشارها کنار بیاید، آیا میتواند به سطح قبلی بازگردد، وقتی ماشین به او اجازه میدهد برای پیروزی در هر مسابقه بجنگد و حتی مسلم نیست که این اتفاق بیفتد. تا اینجای کار، لوئیس شبیه یک راننده سرنگون شده به نظر نمیرسد و مطمئناً بیش از یک بار نشان خواهد داد که هنوز یکی از بهترینها در خط شروع است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اتومبیلرانی فرمول یک لوئیس همیلتون فرمول یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۸۰۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمول تعیین دستمزد کارگران تغییر میکند؟
وی در گفتگو با تابناک با تاکید بر اینکه تعیین عادلانه دستمزد یعنی دادنِ فرصتِ چانهزنی و اعمال نفوذِ برابر به تمام طرفین مذاکره گفت: مسئولیت تعیین دستمزد در قانون کار در چارچوب یک نظام چانهزنیِ سهجانبه است و مجلس ساختار چانهزنی ندارد. سپردنِ تعیین حقوق کارگران به مجلس، عملا به معنای بیصداترکردن و بینظرتر کردنِ کارگران است.
میرغفاری گفت: شورایعالی کار تنها جایی است که کارگران میتوانند بر سرِ معیشتِ خود چانهزنی کنند، که به نظر میرسد وزیر کار میخواهد همین را هم نقض و مسئولیت تصمیمگیری در رابطه با حقوق و دستمزد را واگذار کند.
نماینده کارگران در شورایعالی کار گفت: ایراد شورایعالی کار، به عنوان یک ساختار سهجانبه، این است که دولت به عنوان کارفرمای بزرگتر که قدرتِ بیشتری برای چانهزنی دارد، نهایتا در مورد دستمزدِ کارگران تعیین تکلیف میکند. اگر دولت در این ساختارِ سهجانبه نقشِ واسطهگری و تنظیمگریِ خود را به درستی انجام دهد و در مذاکراتِ مزدی و سایر مذاکراتِ شورایعالی کار، میانهگری کند به عدالت نزدیک میشویم. نیازی نیست برای دستمزدِ عادلانه کار را به مجلسِ شورای اسلامی که فاقدِ ساختار سهجانبه است واگذار کنیم.
میرغفاری تاکید کرد: سه جانبهگرایی انحصارا خاص ایران نیست؛ بیش از ۹۲ کشور عضو سازمان بینالمللی کار با ساختار سه جانبهگرایی، حقوق و دستمزد را تعیین میکنند؛ حتی در کشورهایی که نظام سرمایه داری لیبرال در آن حاکم است نیز سهجانبهگرایی رعایت میشود.
وی بیان کرد: اینکه عدهای میگویند مذاکرات را به مجلس میسپاریم و نظرِ گروه کارگری را هم جویا میشویم، با سهجانبهگرایی فاصله دارد. سهجانبهگرایی همانطور که قبلا گفتم به معنای مذاکره و گفتگو در یک موقعیتِ برابر با شرکای اجتماعی است. نباید نقش کارگران را در مذاکراتِ مزدی بیش از این تقلیل داد، طوری که آنها در مورد حقوق کارگران فقط یک نظرِ ساده بدهند! به این کار چانهزنی نمیگویند و چه بسا در سالهای بعد همین را هم از آنها بگیرند.
میرغفاری گفت: ساختار سهجانبهی شورایعالی کار ذیل قانون کار و مربوط به بخش خصوصی است. قانون کار نیز یک قانون آمره است و برای جلوگیری از بهرهکشی از کارگران در مقابل کارفرمایان نوشته شده است. همین قانون وظیفهی تعیین حداقل حقوق را بر عهدهی شورایعالی کار گذاشته است. اگر قرار است قانونگذار برای حداقل دستمزد تعیین تکلیف کند، عملا واردِ حوزهای شده که به آن ربطی ندارد. در واقع تصمیمگیری در مورد روابط بین کارگران و کارفرمایانِ بخش خصوصی وظیفهی مجلس و دولت نیست که بدون حضور شرکای اجتماعی تصمیم بگیرند.
این نماینده کارگری گفت: این ساختار سهجانبه در دولتهای مختلف نقض شده است، اما مسئله این است که باید برای قدرتمند کردن و واقعیتر کردنِ این ساختار تلاش کنیم. باید قدمی رو به جلو داشته باشیم نه اینکه هر روز یک قدم از حقوقِ خود عقبتر برویم؛ در واقع نباید فرصتِ چانهزنی را واگذار کرد.